امروز: جمعه, 08 اسفند 1399
فاصله آدمها
- مشخصات
- مجموعه: داستانك
- منتشر شده در یکشنبه, 24 فروردين 1393 08:45
- تعداد بازدید: 4059
داستان میزان فاصله قلب ادمها و تن صدا:
استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم
استاد پرسید:
این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
آیا نمی توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می زنیم؟
این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
آیا نمی توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می زنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.

سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می افتد؟
آنها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می کنند. چرا؟
چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می افتد؟
آنها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می کنند. چرا؟
چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می افتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می افتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند، اين همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت مي توانی حس کني اينجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.
منوي اصلي
عكسهاي ارسالي شما
خلاصه مطالب
Written on 15/06/1399, 08:26 by
742
Written on 17/01/1399, 10:16 by
1073
Written on 21/10/1398, 12:03 by
1109
Written on 18/10/1398, 07:44 by
1099
Written on 25/06/1398, 12:16 by
1603
Written on 24/06/1398, 09:22 by
1171
آخرين مطالب

شنبه, 06 ارديبهشت 1393
بسم الله الرحمن الرحيم حکایت بهلول و شیخ جنید بغدادی آوردهاند که شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او شیخ احوال بهلول را پرسید.... ادامه مطلب...

یکشنبه, 24 فروردين 1393
داستان میزان فاصله قلب ادمها و تن صدا: استادى از شاگردانش پرسید:چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم... ادامه مطلب...
شنبه, 26 تیر 1395
بسم رب شهداء و الصدیقین مراسم گرامیداشت شهدای تیر ماه،شهید محمد بلبلی،محمد حسن علیجانزاده و علی قلیزاده در سالن شهید حضرتی موسسه ثارالله قراخیل برگزار گردید. در... ادامه مطلب...
پنج شنبه, 23 ارديبهشت 1395
بسم الله الرحمن الرحيم اولین بار در سال 1363 همزمان با عملیات بدر بود که با صدا و تصویرش در تلویزیون آشنا شدیم. در قاب سیاه و سفید تلویزیون خانه هایی که پر از دعا... ادامه مطلب...
حديث روز
آخرین نظرات
-
تاريخچه قراخيل
خیلی کم بود. باید از آبدنگه سر هم تعریف کنی. -
شیر بچه ای به نام دانیال
رفیق خوب من دانیال جون موفقیتتو ببینم داداش -
تجمع بزرگ روز تاسوعا
سلام دوست عزيز انتقادتون كاملا بجاست ما تو چند مرحله ... -
تجمع بزرگ روز تاسوعا
سلام سایتتون مثل کانال آپاراتتون نیس چون کانال ... -
لحظات تكرار نشدني
در جواب خواننده ؛ به نظرم تو متن شون اشاره کردن که ... -
لحظات تكرار نشدني
سلام متن نسبتا خوبي بود انشالله شاهد متهاي زيباتر از ...
نظرات
دوستان هم اشعار بسیارزیبایی رو نوشتند که از خوندنشون لذت بردم.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
---------------------------
یک بارتوهم عشق من ،از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را.
------------------------------
مثل اینکه باز هم خدا
روی قالی دلم، قدم گذاشته
تا اشارات نظر، نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی*** در من اثر سخت ترین زلزله ها را
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست*** از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم*** وقت است بنوشیم از این پس بله ها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته*** یک بار دگر پر زدن چلچله ها را
یک بار تو هم عشق من از عقل میندیش*** بگذار که دل حل بکند مسئله ها را...
خدايا فاصله قلب هايمان را با قلب هاي اطرافيانمان آنقدر نزديك كن كه از نگاهمان بدانند كه چقدر دوستشان داريم و برايشان احترام قائل هستيم.
قلب من دوباره تند تند می زند
مثل اینکه باز هم خدا
روی قالی دلم، قدم گذاشته
در میان رشته های نازک دلم
نقش یک درخت و یک پرنده کاشته
قلب من چقدر قیمتی است
چون که قالی ظریف و دست باف اوست
این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است
هدهد است
می پرد به سوی قله های قاف دوست
فید آر اس اس مربوط به نظرات این مطلب